مقایسه کالا

مقایسه کالا های موجود در ایران

مقایسه کالا

مقایسه کالا های موجود در ایران

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر چهارشنبه سوری» ثبت شده است

۲۱
اسفند

یکی از آئین های سالانه و دیرینه ی ایرانیان چارشنبه سوری است. ایرانیان آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می روند. چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود. مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد که مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می گیرد برای این مراسم آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من، زردی من از تو) می خوانند. ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئین های کهن ایرانیان است که همچنان در میان آن ها و با اشکال دیگر در میان باقی بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد و “سور” در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویش های ایرانی به معنای “جشن”،”مهمانی“و “سرخ” آمده است.

جشن سور از زمان های بسیار دور در ایران مرسوم بوده است. قبل از ورود اسلام به ایران هر سال 12 ماه، و هر ماه به 30 روز بوده که هر کدام از این 30 روز اسمی مشخص داشته است که بعد از ورود اسلام به ایران تقسیمات هفته نیز به آن اضافه شد. در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پای کوبی با نام سور مرسوم بوده است. مختار برای کشتن یزید که در شهر کوفه که اکثر آنان ایرانی بوده اند از این فرصت استفاده کرده و در زمان همین جشن که مصادف با چهارشنبه بود یزید را قصاص نمود. بعد از گذشت چند سال بعد از ورود اسلام به ایران به آرامی جشن سور در ایران کم رنگ و به آخرین چهارشنبه سال محدود شد. جشن سور از مراسم اصیل ایرانی است و منشا خارجی ندارد. آتش از عناصر چهارگانه است و تنها عنصری است که آلوده نمی شود به همین منظور از گذشته های بسیار کهن تاکنون این آداب مرسوم بوده است.

 

 

در روزهای آخر سال و در گیرودار آماده‌شدن برای عید نوروز و سال جدید، برگزاری مراسم چهارشنبه سوری شوروحس جالب و متفاوتی در نقاط مختلف کشور به وجود می‌آورد.

طبق رسم، در شب چهارشنبه کوچک‌ترها به دیدار بزرگ‌ترها می‌روند تا این شب را در کنار هم خوش بگذرانند. از یک یا دو روز قبل، مردم به جمع‌آوری هیزم یا بوته مشغول می‌شوند؛ هرچند که در برخی شهرها مثل گیلان از ساقه برنج و در شهر خور از برگ خرما استفاده می‌کنند. در بعدازظهر سه‌شنبه، این هیزم‌ها در محیط‌های باز همچون حیاط خانه، خیابان یا میدان روستا به فاصله چند متری از یکدیگر روی هم چیده می‌شوند. با تاریکی هوا، مردم این هیزم‌ها را به آتش می‌کشند و همه افرادی که دور آتش جمع شده‌اند، از زن و مرد و پیر و جوان، با خواندن «سرخی تو از من، زردی من از تو»، از روی آن می‌پرند تا زردی و ضعف بیماری و غم را به آتش بدهند و از خود دور کنند و سلامتی و شادی و سرخی را از آتش بگیرند. علاوه بر این، «غم برو، شادی بیا، محنت برو، روزی بیا!»، «ای شب چهارشنبه، ای کلید چهار دنده، بده مراد بنده!» نیز هنگام پرش از روی آتش بین تهرانی خوانده می‌شود.

آتش‌بازی فقط گوشه‌ای از این جشن به شمار می‌رود؛ دورهمی و در کنار یکدیگر بودن، پایان‌بخش این مراسم باستانی است.

در برخی نقاط ایران این آتش‌ها را به حکم همان سنت دیرینه روی پشت بام روشن می‌کنند و پس از پریدن همه اهالی خانه از روی آن، اجازه می‌دهند که آتش خودش خاموش شود یا با کوزه آب آن را خاموش می‌کنند. در ادامه یکی از اعضای خانواده خاکستر را با خاک‌انداز جمع می‌کند و از خانه بیرون می‌برد. جالب اینکه هنگام برگشت به خانه، در می‌زند و این مکالمه جالب بین او و اهالی خانه ردوبدل می‌شود: «کیست؟» «منم»، «از کجا می‌آیی؟» «از عروسی»، «چه آورده‌ای؟» «سلامتی.»

 

 

چهارشنبه ‌سوری در واقع پیش‌درآمدی برای جشن‌های ایام نوروز است و مردم با برگزاری آن به استقبال بهار می‌روند. مهم‌ترین اصل این آیین باستانی روشن‌کردن آتشی بزرگ و پریدن از روی آن است تا با این کار بیماری و مشکلات را به آتش بسپارند و سرخی و نیرو و گرما را از آتش هدیه بگیرند. دودکردن اسفند، جاروسوزی، زاج‌سوزی، سوزاندن وسایل کهنه، ریختن خاکستر آتش به بیرون خانه و حتی کوزه‌شکنی همگی اقداماتی در جهت دفع بلا و نحسی و رفع چشم زخم بوده است.

کوزه‌ شکنی
شکستن کوزه یکی از رسم‌های جالب و البته فراموش‌شده در چهارشنبه سوری است که پس از پریدن از روی آتش، کوزه را می‌شکنند. ظاهرا این اعتقاد وجود دارد که با شکستن کوزه، بدشانسی و بدبختی اهالی خانه از بین می‌رود. با این حال، شکستن کوزه با تفاوت‌هایی همراه است؛ به این ترتیب که مثلا در تهران چند سکه در کوزه می‌اندازند و آن را از روی پشت بام به کوچه پرت می‌کنند. تا آن زمان که یک نقاره‌خانه در میدان ارگ تهران وجود داشت، برخی افراد به آنجا می‌رفتند و کوزه‌‌ای نو را از بالای سر در نقاره‌خانه به پایین می‌انداختند تا قضا و بلا از خود و خانواده‌شان دور شود.

 

 

یکی از فلسفه‌های برگزاری این جشن و آتش‌ افروزی، گریز از سرما و طلب گرما بوده است؛ ضمن اینکه آریایی‌ها آتش را پاک‌کننده و وسیله‌ای برای تطهیر و پاک‌سازی خود می‌دانستند. همچنین ایرانیان معتقد بودند که پنج روز آخر سال تا پنج روز بعد از سال نو، فروهر افراد درگذشته به زمین می‌آیند تا نزد خانواده‌هایشان بروند و آن‌ها را از وضع‌وحال خود مطلع کنند. گفته می‌شود که اساسا به همین دلیل مراسم چهارشنبه سوری شکل گرفته است. مردم در اولین شب از پنج شب آخر سال، آتشی در پشت‌بام‌ها روشن می‌کردند تا علاوه بر انجام یک کار مقدس، فروهرها را به‌سمت منزل خود هدایت کنند. ماجرا به همین جا ختم نمی‌شد و مردم با خانه‌تکانی و پوشیدن لباس نو، خود را برای سال نو و دورشدن از دشمنی‌ها و کدورت‌ها آماده می‌کردند و با این کار موجبات خشنودی فروهرها را فراهم می‌کردند.

 

 

قاشق‌ زنی

در مراسم قاشق‌زنی، دختران و پسران جوان روی سرشان چادری می‌کشند تا شناخته نشوند و بعد در خانه هفت همسایه را می‌زنند و با قاشق‌ به کاسه‌های در دست‌شان می‌زنند، صاحب‌خانه با شنیدن صدای قاشق‌زنی، به در خانه می‌رود و کاسه‌های آن‌ها را با آجیل، شکلات، شیرینی، نقل یا پول پر می‌کند. طبق این سنت کسانی که از صاحب‌خانه‌ها چیزی بگیرند، حاجت‌روا می‌شوند. ریشه آیین قاشق‌زنی احتمالا از این عقیده نشئت می‌گیرد که ارواح درگذشتگان در حالی که رویشان را پوشانده‌اند، در آخر سال به خانه بازماندگان سر می‌زنند تا یادبود و برکتی از آن‌ها دریافت کنند. در واقع طبق زند اوستا، اورمزد از پنج روز آخر سال تا پنجم فروردین، دوزخ را خالی می‌کند و به این ترتیب ارواح برای ۱۰ روز رها می‌شوند. ارواح به‌جای زبان گفتاری، از زبان بدنی برای برقراری ارتباط استفاده می‌کنند که به‌شکل قاشق‌زنی کرد پیدا می‌کند.

 

 

فال گوش نشینی
فال گوش نشینی، از دیگر رسم‌های چهارشنبه‌سوری است که افراد، به‌خصوص دختران جوان، غروب شب چهارشنبه در سر گذر می‌ایستند و به صحبت رهگذران گوش می‌دهند و با تفسیر این سخنان به نتیجه نیت خود پی می‌برند. به‌طوری که اگر صحبت شاد و خوبی بشنوند، می‌پندارند که حاجت‌شان برآورده خواهد شد و با شنیدن سخنان تلخ و غم‌بار به این نتیجه می‌رسند که در سال نو به مراد و آرزوی خود نخواهند رسید.

 

 

شال اندازی
آیین شال‌اندازی نیز از رسم‌های فراموش‌شده به شمار می‌رود؛ هرچند که هنوز هم در برخی نقاط ایران نظیر همدان و زنجان همچنان حفظ شده است. 

برگزاری این رسم به این شکل است که جوانان با گره‌زدن چندین دستمال حریر و ابریشمی به یکدیگر، طناب رنگی بلندی درست می‌کردند و بعد یک سر این طناب پارچه‌ای را از روزنه دودکش به داخل منزل همسایه‌ها می‌انداختند و با چند سرفه بلند حضورشان را به صاحب‌خانه اعلام می‌کردند. صاحب‌خانه‌ با دیدن این طناب رنگی، چیزهایی را که به‌عنوان هدیه چهارشنبه سوری از قبل آماده کرده بود، در گوشه شال می‌ریزد و آن را گره می‌زند و با یک تکان ملایم به صاحب شال می‌گوید که شال را بالا بکشد.

این هدیه حکم فال را نیز برای صاحب شال داشت؛ به این معنا که نان نشانه نعمت، شیرینی به‌منزله شادی و شیرین‌کامی، انار اشاره‌ای به برکت و تعداد زیاد فرزندان بود. علاوه بر این، گرفتن فندق و بادام را به استقامت در برابر مشکلات، گردو را نشانه طول عمر، سکه نقره را نماد سپیدبختی یا نیت خواستگاری، کشمش را نمادی از پربارانی سال نو و... تعبیر می‌کردند.

 

 

غذاها و تنقلات چهارشنبه‌ سوری

آش ابودردا که همانند آش رشته معمولی است و هفت نوع حبوبات در آن به کار می‌رود، اغلب توسط خانواده‌های دارای بیمار برای رواشدن حاجت و بهبود بیمارشان، در شب چهارشنبه آخر سال پخته و پخش می‌شود.

از خوردنی‌های معروف این جشن نیز آجیل هفت مغز یا آجیل چهارشنبه‌سوری است که در گذشته نقش مشکل‌گشا را داشت و مردم آجیل را از مغازه رو به قبله می‌خریدند و برای برآورده شدن حاجات‌شان بین مردم پخش می‌کردند. این آجیل شامل گردو، کشمش، توت خشک، فندق، بادام، پسته، برگه، باسلوق و... می‌شود.

آجیل چهارشنبه سوری در مناطق مختلف ایران دارای اقلام مختلفی است؛ به‌عنوان مثال در استان آذربایجان غربی انجیر، نخودچی، آب نبات، خرما، سنجد، برنجک، برگه هلو، تخمه بدون نمک و گندم برشته نیز در آجیل به چشم می‌خورد.

در بخش‌هایی از استان خراسان چهار نوع پلو یعنی رشته پلو، زرشک پلو، عدس پلو و ماش پلو می‌پزند و اغلب بین اقوام و فقرا تقسیم می‌کنند. جالب اینکه آجیل خراسانی‌ها هیچ نمکی ندارد؛ چراکه نمک نشانه‌ای از شوربختی به حساب می‌آید.

یکی از خوراکی‌های خوشمزه زنجان در شب چهارشنبه سوری، «‌شش‌انداز» است که از ترکیب شیره انگور، روغن، پیاز، خرما، گردو، کشمش و تخم‌مرغ تهیه و در کنار آن زعفران پلو یا رشته پلو پخته می‌شود.

گیلکی‌ها هم برای این جشن خورش «ترشه تره» تهیه کرده و آن را با کته و ماست نوش جان می‌کنند. در مازندران انواع آش‌ها نظیر آش هفت ترشی پخته می‌شود و در آن از هفت نوع ترشی، سبزی و حبوبات استفاده می‌کنند.

 

 

متاسفانه چهارشنبه سوری در سال‌های اخیر دچار تغییر و تحولاتی شده است و امروزه شاهد استفاده از مواد منفجره و صداهای وحشتناک انفجار در گوشه‌ و کنار شهر هستیم. به‌غیر از سوزاندن کاغذ و زباله به‌جای بوته و چوب که زحمت مضاعفی را برای پاکبانان به وجود می‌آورد؛ صداهای مهیبی از انفجار مواد محترقه شنیده می‌شود که علاوه بر ایجاد آلودگی صوتی، آسیب‌های جسمی زیادی به مردم وارد می‌کند. این رسم دیرینه که در گذشته عاملی برای دورهمی خانواده‌ها و مردم محل بود، حالا مایه رعب و وحشت مردم شده است و عواقبی نظیر سوختگی‌های شدید یا حتی مرگ را به‌همراه دارد.

  • shahin shahbazi